امیدوارم بهتر شه حالم

باید کم کم رفت.
این وبلاگ و این تگ ها و این فالوینگ ها منو مجبور به نوشتن میکنه
۰ لایک :)

پارک چانیول

چرا من واسه هرکی گیف های اکسو رو میفرستم چشش چان رو میگیره؟
۰ لایک :)

A side effect of dying

دارم افسرده میشم؟
نمیدونم.
۰ لایک :)

فرست دی آو بینگ سینگل، مایندلی.

تو توییترمم نوشتم؛ ناخودآگاه من همیشه میدونست تو یکیو داری تو دلت. دیشب به باور رسیدم بالاخره.
۰ لایک :)

تهشم گفتم اگه تا آخر گوش کردی به فارسی بنویس تامام تا مطمئن شم.

واسه آدمی که زورش میاد آهنگشو قطع کنه تا ویس ۳ ثانیه ایم رو وسط یه بحث جدی گوش کنه، یه ویس یه ربعه فرستادم.
۰ لایک :)

مردی به نام اوه

بخاطر وضع روحیمه؟
بخاطر قاعدگیم؟
بخاطر فکرهای درهم تو سرم؟
یا فشار کار؟
تنهایی؟
نمیدونم.
ولی بخاطر مرگ اوه امشب دو بار گریه کردم.
۱ لایک :)

در کنار تمام عذر خواهی های که پدرها و مادرها و خودمون بدهکارین

شما یه عذر خواهی به جمع ۵ نفره ما با متوسط سنی ۲۲ سال بدهکارین. ما نباید نگران اقتصاد جامعمون باشیم. نگران قدیمی و ضعیف شدن گوشیامون. نگران گرون شدن لپ تاپ، نگران بی ارزش شدن روزمره پولی که یکساله برای یه هدفی جمع میکنیم. نگران کار و آینده امون.
ما در عوض باید بخندیم. شاد باشیم. جشن داشته باشیم. با اعتماد به نفس زندگی کنیم. تو تعطیلات مسافرت بریم. کتاب بخونیم. فیلم ببینیم. باید تو جامعه امن مسالمت آمیز اعتراض کنیم.
این حق ماست. و شما یه عذر خواهی به جمع ۵ نفره ما با متوسط سنی ۲۲ سال بدهکارین.
۲ لایک :)

من تا مطمئن نشما نمیگم بت، خودت چرا عاشقم نمیشی لنتی؟

جدی چجوری باید مطمئن شد یکیو دوس داری یا نه؟
اینکه زودگذره یا باید بهش بها داد؟
باید به طرف گفت یا سکوت کرد تا تموم شه؟
۱ لایک :)

تابستون

۱. تابستون امسال انگار یه جور دیگه اس. خسته کننده و بیحال. شاید فقط چون گرمه. نمیدونم.
۲. نتم تا ۱۶ ام گازوییلیه. صبحا از ۹ تا ۱ دفترم بعد ظهرام برق نیست فیلم ببینم. لپ تاپم ندارم. شبم فمیلی تایمه هیچکیم کیدراما ندوست. سر شبم مث مرغ مجبورم بخوابم که پاشم صبح.
۳. کتاب مردی به نام اوه رو دارم میخونم. بیحالم. مث قبل که کتاب تا تموم نمیشد بسته نمیشد نیستم. شاید واسه گرماست. نمیدونم.
۴. ۳یا ۴ تا کتاب نخونده و نصفه تو کتابخونم دارم. دست و دلم نمیره بخونمشون. عوضش له له میزنم واسه کتابایی که اسمشون رو دیواره. کاش به عنوان کادو تولد ۸ ماه زودتر یکی بخردشون برام. پول خودم فعلا قد نمیده.
۵. لپ تاپ ها گرون شدن عجیب. به طرز بد و احمقانه ای. یکی نیست بگه تحریم و اینا رو وسایل جدیدی که میخرید میان نه اونایی که تو انبارتون خیلی وقته داره خاک میخوره.
۶. باید هانگئول بخونم. تلاش کنم با دست چپ بنویسم. گواهینامه ثبت نام کنم.
۷. هوا بذا خنک تر شه، میخوام برم مصی و ببینم. البته موعد خنک شدنش با خداست. نیمه اول اولین ماه تابستون دما تو این هوای شرجی بالای ۳۰ باشه نوبره.
۸. تو کدوم وبلاگم بود نمیدونم اما یه نامه واسه کوثر ۵ سال بعد نوشته بودم. برم بگردم ببینم وقتش شده بخونم؟
۹.دوس دارم عمیقا شیراز برم. چند ساله. اما حرف از رفتن به جنوب بود با رفیق بابا. احتمالا تهش یه سر بریم طالقان کلا
۱۰. باید برم سایت واسه ترم تابستون ببینم قصه چیه.
۱۱. چقد حرف، فعلا

پ.ن۱: اون مطلب ۱۴۰۰ منتشر میشه! کلا دو سال ازش گذشته.
پ.ن۲: درس تخصصی ارائه نشده. پس ترم تابستون پر.
۲ لایک :)

و شاید یه شونه، برای گریه

هر گوشه این دنیایی یادت باشه امشب یه بغل بهم بدهکاری.
۰ لایک :)

فک کنم اینم خیلی ساله

چند سال از آخرین باری که یه عزیزم واقعی شنیدم میگذره؟
۰ لایک :)

خیلی ساله.

آره حق با مصیه. من عاشقت نیستم، فقط تنهام. پس حق ندارم ذهن تو رو هم درگیر کنم
۱ لایک :)

در ازای همه اینا، مدنی ۲ رو بیس شدم جیگرم حال اومد.

۱. ۲۰۰ نفر آنلاینن سایت دانشگاه وا نمیشه
۲. طلاییم هنگ کرده مجبور شدم پاکش کنم. فیل.شکنام کار نمیکنن.
۳. با مامان سر چراغای زیادی که تو خونه روشن میذاره کنتاکت کردیم.به نشانه اعتراض اومدم بالا تو گرما چراغ خاموش. خانوم نشسته تو سرمای کولر این سر تا اون سر روشن.
۴. اساتید تبانی کردن علیه ام. وگرنه معنی میده سه تا نمره ات بشه ۱۹و نیم در حالیکه سوالای امتحانی هر سه تاشون چار تا ۵ نمره ای بوده؟
۵. سه روزه نرفتم حموم و هنوز حال رفتن ندارم.
۶. ترم تابستونه چیزی برامون ارائه نمیشه.
۷. لپتاپ ندارم
۸. دلار روز به روز گرون تر میشه
۹. گوشیم ذرت و ذرت داغ میکنه. بتریشم ضعیف شده.

پ.ن: تازه قرار بود بهت بگم سرنگهه که تله بازی درآورد.
۰ لایک :)

شبیه خارجیایی که ساعت خوابشون بهم میخوره وقتی میان ایران! یا بالعکس حتی

نشسته بودم داشتم بروکلین میدیدم، یهو به خودم گفتم پاشو برو سر درست.
بعد یهو یادم اومد امروز تموم شد امتحانام
۰ لایک :)

مرسی ممنون کومابسومیدا تنکس

چجوری تشکر کنم که لایق باشه.
۰ لایک :)

لطفا؟

امروزی هم میشه ختم به خیر شه؟
۰ لایک :)

وی هرگز در دبیرستان زبان فارسی اش رنگ نمره ای جز ۱۵ را به خود ندید.

ینی انقدی که خدا در طول امتحانا هوامو داشته که اصن خیلی.
۰ لایک :)

وی البته ترم پیش نمرات ۱۰،۱۱ و دو عدد ۱۵ در کارنامه اش میدرخشید.

به دوستام گفتم نوزده و نیم. بیس شده بودن.
گفتن نوزده و نیم همون بیسته.
گفتم نه، نیس، فرق داره.

چون نوزده و نیم کوثره.
تلاش میکنه. انرژی میذاره.
ولی باز یه جای کارش میلنگه.
۰ لایک :)

هوای گریه با من

دلم میخواس بیام بهت پیام بدم. برات درد و دل کنم. بگم حالم چقد خرابه. حتی اگه دلداریمم ندی. حتی اگه هیچی نگی. حتی اگه نبینی. بلاک کنی.
۰ لایک :)

این قسمت: دانشگاهی که تهران نیست.

اینجا هرچی بشی چوب دو سر بلاست.
بیس شی میگه اینا که استاد نیستن، درس نمیدن.
بیس نشی میگه حتی اینا رو هم کم میشی، مگه چی دارن اینا؟
۰ لایک :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان