خل و چل ها در نیمه شب
- آخ. چه مادر مردگی با موهای من داری؟
+ پدر کشتگیه اون! بعدشم موهاتو کوتاه کن راحت.
به وقت ۱و ربع شب
+ کوثر، کوثر. بستنی نداریم؟
- کجایی بابا؟
+ تو اتاق، خوابم.
- ویار داری؟
+ خواب دیدم دارم بستنی میخورم. بستنی داریم؟
- نه
+ پس یه لیوان آب خنک بیار.
خل و چل ۲
- اون مغوله خونخوار کی بود؟
+ تیمور
- اون که تیمور لنگ بود
+ نه تیمور مغول بود.
- چنگیز خان، خودم یادم اومد.
+ تیمور گورکانی بود!
نصف شبی های یک جفت خل و چل
- آجی این پای توعه؟
+ نه مال همسایه اس.
- اینم ران منه، خوشبختم.
کفش خریدم ۶۸ تومن.
+بابا ببین کفشمو. خوشگله؟
-آره. خیلی.
بعد رو میکنه به مطی: تو هنوز کتونی میپوشی؟😒
مطی در شهربازی به همراه سایر همکلاسی ها
- آجی انقد ترسناک بود من گفتم امشب میمیرم. زینب گف منم میام سر قبرت گل میکارم.
+ بیخود کرده زینب. به زینب چه ربطی داره. بی تربیت. ما میخوایم سنگ قبر بذاریم برات. مگه مسیحی هستیم گل بکاریم رو قبر؟ برو همینجور بش بگو تو کار اموات ما دخالت نکنه
- مرسی واقعا.
مرسی خداجون. دقیقا سالها بود همینو میخواستم ازت.
+ برات شیرینی نگه داشتیم. نخورده بودی.
- چایی بریزم برات؟
# دستت درد نکنه. بیا خودتم شیرینی بخور.
- بذا چایی بریزم میام.