تابستون

۱. تابستون امسال انگار یه جور دیگه اس. خسته کننده و بیحال. شاید فقط چون گرمه. نمیدونم.
۲. نتم تا ۱۶ ام گازوییلیه. صبحا از ۹ تا ۱ دفترم بعد ظهرام برق نیست فیلم ببینم. لپ تاپم ندارم. شبم فمیلی تایمه هیچکیم کیدراما ندوست. سر شبم مث مرغ مجبورم بخوابم که پاشم صبح.
۳. کتاب مردی به نام اوه رو دارم میخونم. بیحالم. مث قبل که کتاب تا تموم نمیشد بسته نمیشد نیستم. شاید واسه گرماست. نمیدونم.
۴. ۳یا ۴ تا کتاب نخونده و نصفه تو کتابخونم دارم. دست و دلم نمیره بخونمشون. عوضش له له میزنم واسه کتابایی که اسمشون رو دیواره. کاش به عنوان کادو تولد ۸ ماه زودتر یکی بخردشون برام. پول خودم فعلا قد نمیده.
۵. لپ تاپ ها گرون شدن عجیب. به طرز بد و احمقانه ای. یکی نیست بگه تحریم و اینا رو وسایل جدیدی که میخرید میان نه اونایی که تو انبارتون خیلی وقته داره خاک میخوره.
۶. باید هانگئول بخونم. تلاش کنم با دست چپ بنویسم. گواهینامه ثبت نام کنم.
۷. هوا بذا خنک تر شه، میخوام برم مصی و ببینم. البته موعد خنک شدنش با خداست. نیمه اول اولین ماه تابستون دما تو این هوای شرجی بالای ۳۰ باشه نوبره.
۸. تو کدوم وبلاگم بود نمیدونم اما یه نامه واسه کوثر ۵ سال بعد نوشته بودم. برم بگردم ببینم وقتش شده بخونم؟
۹.دوس دارم عمیقا شیراز برم. چند ساله. اما حرف از رفتن به جنوب بود با رفیق بابا. احتمالا تهش یه سر بریم طالقان کلا
۱۰. باید برم سایت واسه ترم تابستون ببینم قصه چیه.
۱۱. چقد حرف، فعلا

پ.ن۱: اون مطلب ۱۴۰۰ منتشر میشه! کلا دو سال ازش گذشته.
پ.ن۲: درس تخصصی ارائه نشده. پس ترم تابستون پر.
۲ لایک :)

در ازای همه اینا، مدنی ۲ رو بیس شدم جیگرم حال اومد.

۱. ۲۰۰ نفر آنلاینن سایت دانشگاه وا نمیشه
۲. طلاییم هنگ کرده مجبور شدم پاکش کنم. فیل.شکنام کار نمیکنن.
۳. با مامان سر چراغای زیادی که تو خونه روشن میذاره کنتاکت کردیم.به نشانه اعتراض اومدم بالا تو گرما چراغ خاموش. خانوم نشسته تو سرمای کولر این سر تا اون سر روشن.
۴. اساتید تبانی کردن علیه ام. وگرنه معنی میده سه تا نمره ات بشه ۱۹و نیم در حالیکه سوالای امتحانی هر سه تاشون چار تا ۵ نمره ای بوده؟
۵. سه روزه نرفتم حموم و هنوز حال رفتن ندارم.
۶. ترم تابستونه چیزی برامون ارائه نمیشه.
۷. لپتاپ ندارم
۸. دلار روز به روز گرون تر میشه
۹. گوشیم ذرت و ذرت داغ میکنه. بتریشم ضعیف شده.

پ.ن: تازه قرار بود بهت بگم سرنگهه که تله بازی درآورد.
۰ لایک :)

شبیه خارجیایی که ساعت خوابشون بهم میخوره وقتی میان ایران! یا بالعکس حتی

نشسته بودم داشتم بروکلین میدیدم، یهو به خودم گفتم پاشو برو سر درست.
بعد یهو یادم اومد امروز تموم شد امتحانام
۰ لایک :)

این قسمت: دانشگاهی که تهران نیست.

اینجا هرچی بشی چوب دو سر بلاست.
بیس شی میگه اینا که استاد نیستن، درس نمیدن.
بیس نشی میگه حتی اینا رو هم کم میشی، مگه چی دارن اینا؟
۰ لایک :)

بلند بگو آمین.

خداوندا این ترم هم مارو از شر مدنی حفظ فرما.
از ترم بعد بیشتر میخونم.
۰ لایک :)

مثلا تهشم اضافه کنم مخلصیم :) ، فلانی.

عاقایون داداشام، خانوما آبجیام
هممون قبول داریم که دیشب فوتبالیستامون عالی و با غیرت بازی کردن تو این شکی نیست اصلا.
اما وقتی میگین مردونه بازی کردن یکمی این ساختار مشکل داره. مرد بودن مثل زن بودن یه جنسیته. نه یه ارزش برتر یا ویژگی خوب. میشه به جاش از کلمه جانانه استفاده کرد که هم حق مطلبو ادا کنه. هم ارزش سازی های اشتباه تو ذهن و وجود خودمون و به طور کل جامعه رو اصلاح کنه.
۰ لایک :)

به وقت شمال ایران

الهم پختیم
۰ لایک :)

بر اساس یک داستان واقعی

انیمیشن گربه سگ رو دیدین؟
اگه یکی میخواس جایی بره اونیکیم مجبور بود باهاش بره.
قصه قلب و مغز یه سریامون شده!
۱ لایک :)

تا این اندازه هماهنگ

شما فک کن تو یه کشور باشی بعد یکی بگه من دیدم ماهو عیده. اون یکی بگه من که ندیدم عید نیست!
۲ لایک :)

وی البته قصد داشت جور دیگری توصیف کند که نکرد .

بعد از اینکه پسر عموم تو دایرکت اینستا لایکم کرد تازه فهمیدم چقد باه تامام گفتن ترکا شبیه
۰ لایک :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان