کثافطا گولمون زدن قرار بود این کلاس مختلط باشه.

روز اول دانشگاه اس.
نشستم تو کلاس یه ۲۰ دیقه ای تا شروع مونده
۵-۶تا دختر نشستیم با فاصله
استرس دارم شدید.
حتی ممکنه گشنم شه بیوفتم به قار و قور.
گشتم تو کانتکتا جز مصی که سین نکرده دیگه کسیو ندیدم که بشه باهاش حرف زد. از نگرانی براش گفت.
پناه آوردم به اینجایی که خونده نمیشه.
هی کوثر امروز قراره روز فوق العاده ای باشه.
خوب.
الهی به امید تو.
۰ لایک :)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان